ترانهی وقتی خدا خوابه رو بعد از قتل ترانه نوشتم. اینجا با واژهی ترانه بازی میشه و مشخصا به دستگیریها ی بعد از ماجراهای ۸۸ اشاره داره. بخش اول داستان، روایت تجاوز به ترانه موسوی است. همونطور که میدونین به ترانه موسوی تجاوز کردن و بعد کشتنش و جنازهاش رو سوزوندن. این ماجرا رو چند تا خبرنگار فاش کردن و بعد همونها مجبور به فرار شدند و خانواده ترانه هم مجبور به سکوت شدند. آلبوم توهم رو باید در سبک رپ ارکسترال تقسیم بندی کرد که به منظور پربار کردن بار موسیقی و فرا رفتن از سمپلینگ رایج در موسیقی رپ است.
وقتی خدا خوابه
سه نفر، سه مرد از جنس مرگ
یه تن شکسته شده از جنس تگرگ
سه اراده، شش بیضه، سه آلت
یه ترانه، یه بهانه و یه فرصت
سه مغز پر از آیه و خشم و شهوت
یه اتاق، یه کبوتر، یه حرمت
تو رگهاشون که جاریه آب منی
تو تو لحظهای که تو حسرت مردنی
وحشت از تو چشماش فوران میزد
دستاش بسته بود فقط فریاد میکرد
اوین صداشو خفه میکرد تو دیوار
درد دخول و چندش از این تکرار
زخم رعشه خندهاشون رو تن
ترانه گریه کن چشماتو ببند
تو بکن برادرخدا خوابه
بکن مثل تاریخ کردنی کردنی
بدن مجروح و پاره شو بسوزن
روی نعش این کبوتر آیه بخوون
زمین وارثتو ببین خون گریه کن
زمین منفجر شو، بپاش حیا کن
شب ازهم بدر طرح آسمونو
فلک به زیر بکش زمین و زمانو
زمین تف کن تو صورتم اگه ساکتم
اگه واسه ترانه صدتا ترانه نگم
ترانه نعره بکش به حالم بخند
ترانه گریه کن چشاتو ببند
ترانه ببین چه طور غرقم تو لجن
ترانه تو بیا این بار منو خط بزن
یه سر روی سنگ فرش و خواب فشنگ
یه بدن یه سرباز و اشک تفنگ
یه بسیجی عاشق رنگ سبز
یه پلیس یه پولس مسیح و نفی جنگ
یه آخوند رها توی قلب مردم
بی عمامه بسر توی دست کژدم
یه مهسا، ژیلا، شیوا، محمد
عيسى، عدنان، کاوه، جلوه، احمد
یه وکیل بی وکیل و درد قفس
سیلی و فحش و سلول و حبس نفس
یه بغض بلوری تو گلوی قناری
یه صدا، یه گلوله، یه زخم کاری
یه محمود اما از جنس ذغال
یه حقارت، توهم، حس کمال
یه دولت که از معدهی ملت قی شده
گلهای که سی ساله وله، پی شده
خط بد و زشت و سیاه یه مداد
دکترمریض ومجرم بی سواد
مثل هالهای نور دور سرمیخ
کاریکاتور یه دیکتاتور بوق و بیغ
یه ولی فقیه وقیح شنیع
یه معاویه گم تو لباس علی
ترانه ببین این کشتیو تو لجن
ترانه اسمشو از این دفتر خط بزن
آلبوم توهم - شاهین نجفی
سه نفر، سه مرد از جنس مرگ
یه تن شکسته شده از جنس تگرگ
سه اراده، شش بیضه، سه آلت
یه ترانه، یه بهانه و یه فرصت
سه مغز پر از آیه و خشم و شهوت
یه اتاق، یه کبوتر، یه حرمت
تو رگهاشون که جاریه آب منی
تو تو لحظهای که تو حسرت مردنی
وحشت از تو چشماش فوران میزد
دستاش بسته بود فقط فریاد میکرد
اوین صداشو خفه میکرد تو دیوار
درد دخول و چندش از این تکرار
زخم رعشه خندهاشون رو تن
ترانه گریه کن چشماتو ببند
تو بکن برادرخدا خوابه
بکن مثل تاریخ کردنی کردنی
بدن مجروح و پاره شو بسوزن
روی نعش این کبوتر آیه بخوون
زمین وارثتو ببین خون گریه کن
زمین منفجر شو، بپاش حیا کن
شب ازهم بدر طرح آسمونو
فلک به زیر بکش زمین و زمانو
زمین تف کن تو صورتم اگه ساکتم
اگه واسه ترانه صدتا ترانه نگم
ترانه نعره بکش به حالم بخند
ترانه گریه کن چشاتو ببند
ترانه ببین چه طور غرقم تو لجن
ترانه تو بیا این بار منو خط بزن
یه سر روی سنگ فرش و خواب فشنگ
یه بدن یه سرباز و اشک تفنگ
یه بسیجی عاشق رنگ سبز
یه پلیس یه پولس مسیح و نفی جنگ
یه آخوند رها توی قلب مردم
بی عمامه بسر توی دست کژدم
یه مهسا، ژیلا، شیوا، محمد
عيسى، عدنان، کاوه، جلوه، احمد
یه وکیل بی وکیل و درد قفس
سیلی و فحش و سلول و حبس نفس
یه بغض بلوری تو گلوی قناری
یه صدا، یه گلوله، یه زخم کاری
یه محمود اما از جنس ذغال
یه حقارت، توهم، حس کمال
یه دولت که از معدهی ملت قی شده
گلهای که سی ساله وله، پی شده
خط بد و زشت و سیاه یه مداد
دکترمریض ومجرم بی سواد
مثل هالهای نور دور سرمیخ
کاریکاتور یه دیکتاتور بوق و بیغ
یه ولی فقیه وقیح شنیع
یه معاویه گم تو لباس علی
ترانه ببین این کشتیو تو لجن
ترانه اسمشو از این دفتر خط بزن
آلبوم توهم - شاهین نجفی