خواب برگشتن آمريكا به اين مملكت يك خواب پريشان و بدون تعبير است!
اگه عكس مرا پاره كردند و آتش زدند هم سكوت كنيد (گريه حضار) اگر دانشجوى فريب خوردهاى حرفى زد من از او ميگذرم ... گريه حضار...
كى بود؟ چند روز بعد از ١٨ تير سال ٧٨؟
آقا رو به گريه انداختيم ديدي؟ اينطور زنگ مىزديم و تبريك مىگفتيم به هم.
٥ مرداد وقتى خاتمى دهن باز كرد، سرتاپا تف و خلط بوديم روى هيكلش كه اينقدر بزدل و زبون است. اين مهمترين نتيجهى ١٨ تير براى ١٨ سالگى ما بود! ما شكست نخورديم. ما تازه از سوراخ دعاى اصلاحطلبى دست كشيديم و فهميدم كه تو قبر اين جماعت جنازهاى نيست. فقط ١٨ سال داشتيم اما زود فهميديم! از چمران و شريعتى و حجاريان، به چه و دوبره و جزنى و سلطانپور رسيديم. شعرهامون سرخ و خاكسترى شد.
حالا اتفاقى نيفتاده كه! تو آروم باش! فقط چن نفر مردن و چن نفر ناپديد شدن و يه عدهى زياد هم زخمى! اما چرا بعضى از زخمها طول ميكشه تا خوب شه؟ مثل ساس زير پوستت كانال ميزنه! چرك ميكنه! پارهات ميكنه. تو آروم باش! اما از من نخواه كه فراموش كنم!