شاهرخ زمانى مرد. به همين راحتى! از بيمارى مرد. در زندان مرد! دهها، هزاران نفر، ميليونها نفر ديگر را نيز مىكشند. بايد سكوت كنيم. گاندى در خشتك ماست! سربلند و آرام ايستاده و نظارهگر است. سكوت مىكنيم. رجالهها و لكاتهها سكوت كنيد. صلحطلبهاى حقوقبگير سكوت كنيد. روشنفكرهاى خودفروخته سكوت كنيد. هنربندان واداده سكوت كنيد. همهى شما همدستها كه در اين ابتذال عمومى شريك دزد و رفيق قافلهايد و براى يك مشت پول سكوت كردهايد همچنان سكوت كنيد. بگذاريد كارگران و فرودستان و بىچيزان تكليفشان با اين كثافت عمومى، با اين بىشرافتى اجتماعى روشن شود. تفاوت بزرگىست ميان شما بىهمهچيزان و بىچيزان!