ما هنوز خودمان را نمىشناسيم! هنوز نمىدانيم كه چه نيروى عظيمى در اجتماع ناشى از ما نهفته است! رفقا تاريخ را بخوانيد و ببينيد كه هر جريان تاريخسازى هميشه ابتدا به شوخى گرفتهشده و سپس انكارشده و در نهايت سركوب شدهاست! اينچنين است كه فروغ زنده است، بااينكه ممنوع و سانسور است و فلان سياستمدار مرده و خاك بر سر!
جامعهى امروز ايران غوطهور در ابتذالى عمومىست. جامعهاى كه جز سود شخصى افراد چيزى نمىشناسد؛ معركهاى كه انسان در آن غايب است. آدمها به جاى اينكه به مفاهيم شك كنند، به يكديگر شك مىكنند و از هم دور مىشوند. دورافتادن آدمها و شيوع اختلافات غيرفكرى، فقط خدايان جهالت را شاد مىكند و اگر آدمى غرض و مرض نداشته باشد تلاش مىكند تا افراد در جامعه را به يكديگر نزديك كند. نجاتدهندهاى وجود ندارد! "سيمرغ رؤياها" چيزى جز جمع سىمرغ (يعنى ما، اجتماع) نيست. درمان دردها نياز به آگاهى دارد و آگاهى بدون عقل ناممكن است. بايد تبديل به جمعها و گروههاى كوچك و چندنفرهى كتابخوانى بشويد و سيستماتيك كتاب بخوانيد. صحبت يك مشت شعار و ادا و اطوار بورژوازى با چالش سطل و اينها نيست! اين داستان به اندازهى زندگىمان واقعى و مهم است. داستان سير"خودآگاهى"! بايد هركدام از رفقا به صورت نسبى تاريخ ، فلسفه ،دين، هنر، جامعهشناسى و روانشناسى را بشناسد! به هيچ استاد و معلمى نياز نيست! كافىست چند نفره و به صورت حرفهاى بخوانيد و بحث كنيد! با دوستان نزديكتان به جاى پرداختن به حواشى فوتبال و سريال و زندگى خصوصى ديگران و ولگردى اينترنتى، كتاب بخوانيد، فيلم ببينيد، بحث و جدل كنيد، موسيقى گوش كنيد! بنيان فكرى انسان از نوجوانى تا پيش از ٣٠ سالگى شكل مىگيرد و پس از آن فقط پختهتر مىشوى! كتابخواندن جرم نيست و هيچ نهادى شما را تهديد نخواهد كرد!
اين يك پيشنهاد براى حركت است، ونه نسخهپيچى از سر شكمسيرى و يا نمايش فضل و دانش!
نمىدانيد دقيقا چه كنيد؟ كتابخوانى چند نفره دقيقا يعنى چى؟
كدام كتابها ؟ در چه حوزههايى؟
من هم تلاش مىكنم به روشهاى مختلف تجربياتم رو در اختيارتان بگذارم.
پرسشهاتون رو بنويسين
جامعهى امروز ايران غوطهور در ابتذالى عمومىست. جامعهاى كه جز سود شخصى افراد چيزى نمىشناسد؛ معركهاى كه انسان در آن غايب است. آدمها به جاى اينكه به مفاهيم شك كنند، به يكديگر شك مىكنند و از هم دور مىشوند. دورافتادن آدمها و شيوع اختلافات غيرفكرى، فقط خدايان جهالت را شاد مىكند و اگر آدمى غرض و مرض نداشته باشد تلاش مىكند تا افراد در جامعه را به يكديگر نزديك كند. نجاتدهندهاى وجود ندارد! "سيمرغ رؤياها" چيزى جز جمع سىمرغ (يعنى ما، اجتماع) نيست. درمان دردها نياز به آگاهى دارد و آگاهى بدون عقل ناممكن است. بايد تبديل به جمعها و گروههاى كوچك و چندنفرهى كتابخوانى بشويد و سيستماتيك كتاب بخوانيد. صحبت يك مشت شعار و ادا و اطوار بورژوازى با چالش سطل و اينها نيست! اين داستان به اندازهى زندگىمان واقعى و مهم است. داستان سير"خودآگاهى"! بايد هركدام از رفقا به صورت نسبى تاريخ ، فلسفه ،دين، هنر، جامعهشناسى و روانشناسى را بشناسد! به هيچ استاد و معلمى نياز نيست! كافىست چند نفره و به صورت حرفهاى بخوانيد و بحث كنيد! با دوستان نزديكتان به جاى پرداختن به حواشى فوتبال و سريال و زندگى خصوصى ديگران و ولگردى اينترنتى، كتاب بخوانيد، فيلم ببينيد، بحث و جدل كنيد، موسيقى گوش كنيد! بنيان فكرى انسان از نوجوانى تا پيش از ٣٠ سالگى شكل مىگيرد و پس از آن فقط پختهتر مىشوى! كتابخواندن جرم نيست و هيچ نهادى شما را تهديد نخواهد كرد!
اين يك پيشنهاد براى حركت است، ونه نسخهپيچى از سر شكمسيرى و يا نمايش فضل و دانش!
نمىدانيد دقيقا چه كنيد؟ كتابخوانى چند نفره دقيقا يعنى چى؟
كدام كتابها ؟ در چه حوزههايى؟
من هم تلاش مىكنم به روشهاى مختلف تجربياتم رو در اختيارتان بگذارم.
پرسشهاتون رو بنويسين