اردیبهشت ۱۱، ۱۳۹۴

قاضی

این کار را سال ۲۰۰۶ نوشته بودم.سال ۲۰۰۹ در جمعی بودیم و ماجرای روسری سر کردن و گرمای جنبش سبز بود و با گیتار خواندم و ...حالا ۹ سال بعد اینطور به بار نشست. ای کاش زمانی خود مجید کاظمی درباره‌ی تنظیم هایش بنویسد. سعی می کنم هرکار را جداگانه به اشتراک بگذارم و توضیح کوتاهی اگر لازم بود نیز می‌دهم.امیدوارم تاثیر داشته باشد.
فدا.ش.ن


قاضی - آلبوم ص شاهین نجفی
Music & Lyrics: Shahin Najafi
Arrangement: Majid Kazemi
Cover: Ali Baghban
Ghazi - YouTube

قاضی

شب تو سیاهی نگاهت
رنگ مرگ عمق راهت

ای غم بی در و پیکر
آشنا با بد و بدتر

تن من زخمی دست تو نمیشه
قعر گوری واسه من تا به همیشه

تو قصه گوی شب تاریک منتظر تو ته دره
چش به امید سقوطم گرگ بد دشمن بره

حالا که مرثیه خون قتل گلهام
شب و از تو پس می گیرم واسه فردام

مردمم اگر چه مردن
سر به تیغ تو سپردن

شرم تاریخ رو جبین
کی شکسته کی غمینه

با یه مشت شعر و ترانه
با تو که نمیشه جنگید

آخه تو قاضی شرعی
پیش تو نمیشه رقصید

حالا که مرثیه خون قتل گلهام
شب و از تو پس می گیرم واسه فردام

Qazi (The Judge)

Night, in the blackness of your eyes
it’s the colour of death, the depth of your path

O the limitless sorrow
familiar with the bad and the worst

My body will not get wounded at the hands of you
you are in the depth of the grave for me forever

You the storyteller of the dark night, awaiting at the bottom of the valley
looking forward to my fall, the bad wolf, the lamb’s enemy

Now that I am the elegy singer for the murder of flowers
I’ll take the night back from you for my tomorrow

Though my people have died
they capitulate to your blade

The shame of history is on the forehead
who is broken? Who is saddened?

With a handful of poems and songs
it’s not possible to fight with you

Because you are the Sharia judge
it’s not possible to dance before you

Now that I’m the elegy singer for the murder of flowers
I’ll take the night back from you for my tomorrow