خرداد ۳۰، ۱۳۹۳

ندا

Neda Agha-Soltan

Dear Neda, those that once were shouting out your name in the media’s yellow trumpets, no longer consider the remembrance of your name to the benefit of their today’s color and to the moderation polluted with secretive executions. Dear Neda, there is not much expectation from political chameleons, changing colors is in their nature. Sleep in peace, we are also all asleep

ندا جان آنها كه زمانى نام تو را در شيپورهاى زرد رسانه ها جار مى زدند ديگر يادآورى نام تو را به صلاح رنگ امروز خويش و اعتدال آلوده به اعدام هاى مخفيانه نمى دانند. ندا جان از آفتاب پرست هاى سياسى انتظار زيادى نمى رود. رنگ به رنگ شدن طبيعت شان است. تو آسوده بخواب ما هم همه خوابيم

خرداد ۲۹، ۱۳۹۳

ما نیامده ایم که تاییدگر باشیم


We haven’t come to be validators. We are a denial line over what they have embedded in our brains. Whilst before you criticized us, we had already crucified ourselves, it means that, dear you have arrived late. Neither I have belief in that honor, morality, chastity, prudency and dignity that you talk about nor am I after the revival of your traditional-religious corpses. You have no way except to either accept or refuse and in neither ways they have put a blade on your throat. You have the right not to be my validator and you know that it doesn’t have the slightest bit of influence in my path. You even have the right to deliver back to us with curses and profanity whatever has made complexes in your heart. You are free and if you only understand this I will pray for you to a God that I do not know.
Shahin Najafi

خرداد ۲۸، ۱۳۹۳

ترامادول

Shahin Najafi


Washington, D.C.

بغل مغلاى واشنگتن... غول رودس عمو سام را هو بكن...

Shahin Najafi - Tramadol (Album Tramadol)
ترامادول (آلبوم ترامادول) - شاهین نجفی

خرداد ۲۴، ۱۳۹۳

رویای من


My Dream
My dear Mammad Nowbari, now I have to talk about you and talk with you and when I’m heavy hearted, you’re not there and there’s her embrace and she holds me in her arms womanly and God! What if she wasn’t even there; I would die in these moments from loneliness. Last night in my dream my mom cooked a meal for me and she was insisting if I had washed my hands or not? I slanted my brows and said “dear mom, I swear to God I washed them”. Then I poured the food into the plate from the same steel pots in our home that had no handles and I saw that the food was full of nails, razors and needles. I turned my face to Mom and said: “What’s this?” Instead of my mom, a man was standing, in suit, clean shaven and entirely bald, laughing out loudly. I didn’t describe it to the Lady in the morning, but now that we’re having bread, cheese and tea for breakfast, our cheese tastes a bit like nails. Dear Mammad Nowbari, a not so old and of course sweet friend, don’t you see me and say that I’m playing against the rules. No one can play against the rules; we just change the rules; and following each destruction there is growth and after each growth there is another destruction. My mood is like the mood of that weird looking man in Francis Bacon paintings. We don’t have the strength to judge the figures and we are nothing but moving figures that breathe in vain. Wish there was someone like Zizek that would talk to me and I would listen and with that sweet accent I would fall sleep. Wish our enemies were grand enough, to learn something from them..

Listen Online


رویای من
ممد نوبرى عزيزم حالا بايد درباره ات حرف بزنم و با تو حرف بزنم و وقتى دلم گرفت تو نيستي و آغوش او هست و او زنانه مرا در بر مى گيرد و واى خدايا اگر او هم نبود در اين لحظه ها از تنهايي مى مردم. ديشب مادرم در خواب برايم غذا پخت و اصرار داشت كه آيا دست هايم را شسته ام يا نه؟ ابرو كج كردم و گفتم مامان جان به خدا شستم. بعد غذا را از همان قابلمه هاى خانه مان كه استيل بود و بيشترشان دستگيره نداشتند در بشقاب ريختم و ديدم غذايم پر از ميخ و تيغ و سوزن است . رو كردم به مامان كه اين چيه؟ به جاى مادرم مردى ايستاده بود با كت وشلوار و سر و صورت سه تيغ و كاملا كچل و بلند بلند مي خنديد. صبح براى بانو تعريف نكردم اما الان كه صبحانه ى نان و پنير و چاى مى خوريم، پنير مان كمي طعم ميخ مى دهد. ممد جان نوبرى، رفيق نه چندان قديمى و البته نازنينم، نشود مرا ببينى و شكايت كنى كه چرا خارج از قواعد بازى مى كنم. هيچكسى نمى تواند خارج از قواعد بازى كند، ما فقط قواعد را تغيير مى دهيم و در پس هر ويرانى يك رشد و پس از هر رشد يك ويرانى دوباره است. حال من حال آن مرد عجيب المنظر نقاشى هاى فرانسيس بيكن است. ما را توان به قضاوت نشست نقش ها نيست و ما چيزى جز نقش هاى متحركى كه بيهوده نفس مى كشند نيستيم. اى كاش كسى مثل ژيژك بود و برايم حرف مى زد و من مى شنيدم و با آن لهجه شيرينش به خواب مى رفتم. اى كاش دشمنان مان آنقدر بزرگ بودند كه مى شد از آنها چيزى آموخت

تبريك به بچه هاى تيم ملى واليبال


Friends, I owe congratulations to our national volleyball team and their glorious achievement. Secondly, love for the national football team that’s above all the stories and apart from any manner, principle, colour and language; keeping Iran’s name high. We’re not into football but we love our national football team. Also congratulations to you and to this page that has been verified by Facebook, and we will move on to rupture the sky and to establish a novel schema. With amplified power, unity and friendship. No unprincipled should be amongst us.. count

رفقا من يه تبريك بدهكارم به بچه هاى تيم ملى واليبال و افتخارآفرينيشون. دوم عشق است تيم ملى فوتبال و كه فراى همه ي داستان هاست و خارج از هر مسلك و مرام و رنگ و زبون اسم ايران و بالا نيگه مى دارن. فوتبالى نيستيم ولى تيم ملى رو دوست داريم. يه تبريك هم به شما و اين صفحه كه از طرف فيسبوك رسما تاييد شد و ميريم تا ايشالا فلك را سقف بشكافيم و طرحى نو دراندازيم. با قدرت مضاعف و اتحاد و رفقات. بى مرام بينمون نباشه ... بشمار. فدااا ش.ن.ل.ع

خرداد ۲۳، ۱۳۹۳

پولتیک - مصاحبه کامبیز حسینی با شاهین نجفی

Kambiz Hosseini's interview with Shahin Najafi
مصاحبه کامبیز حسینی با شاهین نجفی
Poletik 44 - پولتیک ٤٤

خرداد ۲۱، ۱۳۹۳

باز در شما ادامه خواهم داد

Shahin Najafi

I will continue in you again. To you friends, I am truly thankful.

باز در شما ادامه خواهم داد / از شما اى رفقا واقعا ممنون. ش.ن.ل.ع

خرداد ۱۸، ۱۳۹۳

در راه نیویورک

Shahin Najafi and the Band

On the Way to New York

نيويورك امروز شل بگير وگرنه درد داره هاااا

خرداد ۱۷، ۱۳۹۳

در راه تورنتو

Shahin Najafi and the Band

On the Way to Toronto

ما بغض با اين جماعت فكاهي ... چند ساعت ديگه تورنتو رو جر ميديم ... فيلم و عكس رواله؟ نوكريييم

خرداد ۱۶، ۱۳۹۳

در راه مونترال

Shahin Najafi and the Band

On the Way to Montreal

همين الان به سمت مونترال ... هي تلو تلو مي خوريم به عشق رفقا

خرداد ۱۳، ۱۳۹۳

رحلت حظرط عمام

Shahin Najafi

Once again gloomy and ...muggy days of Imam’s demise; and invasion of the nation to the north provinces from intense sadness. Keep us in your mind whilst by the seaside and kebab and liquor and card games and the rest. In our areas, have fava beans and corn on the cub too; they’re good for the joints!

دوباره روزهای غمناک و نمناک رحلت حظرط عمام و هجوم ملت به شمال از شدت ناراحتی. ما رو در کنار دریا و وقت کباب و عرق و ورق و باقی قضایا در حال خودتون شریک بدونین. طرفای ما باقلی و بلال هم بخورین واسه غضروف ها خوبه. فداااا

خرداد ۱۲، ۱۳۹۳

تیزر کنسرت شاهین نجفی دراتاوا, مونترال, تورنتو و نیویورک


اجرای تمرینات در اتاوا، مونترال، تورنتو و نیویورک. حی علی شررر العمل ... فداااا. ش.ن.ل.ع

Canada & US Concert Tour Teaser
تیزر کنسرت شاهین نجفی دراتاوا, مونترال, تورنتو و نیویورک