آبان ۱۳، ۱۳۹۴

هامون - آلبوم توهم

آه …هامون. این از آندست از کارها بود که بارها و بارها آن را گوش کردم و چقدر دوستش دارم هنوز، آنقدر که هیچگاه نخواستم در کنسرت ها اجرایش کنم. بخش اول این کار از شاعری بود که نمی‌شناختمش و بخش دوم مربوط از من. تصور آدمی از یک کار تغزلی و عاشقانه چه می‌تواند باشد؟ چطور می‌توان با یک مشت حرف‌های ابلهانه عشق را که یکی از زیباترین مفاهیم انسانی‌ست به زمین زد. باور کنید در نگاه من بخش وسیعی از این کارهای پاپ که روزانه مثل سم به بدن موسیقی ایرانی پخش می‌شوند، تجاوز به عشق‌اند. اینها دارند به معشوق خودشان تجاوز می‌کنند. هامون نمی‌خواست که عشق را تعبیر به اسارت کند، چرا که می‌خواست تمام دیوارها برای معشوق پنجره باشد. آن آخرین در نجاتی که همیشه بسته است. عشق خونی بود که زمانی در من لخته شد تا سالها بعد کسی بیاید و به من جان بدهد و بگذریم…

هامون

نه اشتباه نکن این یه شعر عاشقونه نیس
تصور کن یه مرد و با چشمای خیس

نمیخوام نباید تو شعرم به تو جسارت کنم
نباید حس عشقو تعبیر به اسارت کنم

شکسته میرم امشب بانو خدا نگه دارت
اگر چه میشکنه اون دل سبز و سپیدارت

واسه من که پنجره یه آرزوی مبهم بود
ولی تو پنجره باشه تموم دیوارت

ببخش منو اگه بوی زخم چرکینم و
زجه های کبودم میشه موجب آزارت

دیگه صدای گریه ی بی وقتم نمیشکنه
سکوت سرد و پر از انبساط افکارت

خیلی انتظار کشیدم که شاید بیای
باز برای بدرقم با اون لباس گلدارت

و دل خوشم کنی با یه دروغ مصلحتی
که میشه شاید بازم بیام برای دیدارت

ولی چه فایده که خوابت عجیب سنگین بود
صدای خاطره هامون که نکرد بیدارت

میگن روزه گرفتی و دیگه غزل نمینوشی
بمونه این آخرین غزلم واسه افطارت

شکسته میرم و خاطرات سبز تو رو
به یادگار میبرم امشب خدانگهدارت

بی سر و سامون رفیق بغض جاده
بی همه چیز شد به جز این عشق ساده

هر چی لب تو دنیاس مجیز تورو میگن
تو که بی لب زاده شده بودی ستمگر

هر چی دست تو حسرت دامن توئه
تو آخرین جوابی واسه یه خواست بی ثمر

تعبیر یه خوابی که تو ذهنی خستس
اون آخرین در نجاتی که همیشه بستس

تو یه تکرار خسته ای که فقط یکباره
وحدت اون دردایی هستی که بیشماره

من تو اسم تو تجزیه شدم بانو
تجربه کن منو تو یه مرگی دوباره

شعری که خون تو حسرتت لخته میشه
آخرین وارث نسل عشق اخته میشه

منو تو این هجرت غمگینم بدرقه کن
تموم واژه ها رو تو ذهنت دغدغه کن

بذار تکثیر نگاه تو بشم بانو
اسم حقیرم و رو زبونت لقلقه کن

واسه کسی که خراب عمری زیر آوارت
آخرین جمله همینه خدا نگه دار

بی سر و سامون رفیق بغض جاده
بی همه چیز شد به جز این عشق ساده

آلبوم توهم - شاهین نجفی
Hamoon - SoundCloud