مهر ۲۰، ۱۳۹۳

در راه کوبانی



در راه کوبانی

دیدی وقتی کسی از تو می میرد، آن لحظه که می شنوی گریه ات نمی آید؟ گمان می کنی از درون می سوزی و نفست سنگین می شود و تمام وجودت فریاد و نمی توانی. نمی دانم دیده ای یا نه. من دیده ام. صدایی از حنجره ات بیرون می زند، شبیه وقتی آدم خون بالا می آورد. خون، آرام و متین بیرون می جهد. این صدا آن صداست. صدای خفه ی زائو، وقتی درد بچه می کشد. کوبانی و این روزهایش اینطور است. حالا تصور کن با این حالی که داشتم چطور می توانستم چیزی بنویسم. کوبانی ما این بود. صدای ضجه های در خون خفه شده. این لالایی را با شعر و لهجه ای دیگر قبل ها شنیده بودم. مثل باقی لالایی های فولک ما، چیزی از آن چکه می کند که به زبان نمی آید. شاهو که تماس گرفت (کار برادر بر دار را یادت هست؟ این همان شاهوی فرزاد است) فکر نکردم و قرار گذاشتم و یک روز گذشت و با مجید هماهنگ کردیم و نه شعری درست بود و نه حتی ملودی وایده ای. مجید مهندسی کرد و ریفی را با گیتار زد و کمی آمبینس به آن افزود. گفت ساده باشد. آنقدر قبولش دارم که کم پیش می آید نظراتمان دور از هم شود. بعد مثل همیشه چریکی عمل کرد. بساط میکروفن ها را چید و نشستیم و همه با هم تمرین کردیم و خواندیم. شبیه یکی از این ویدئو های رزمنده های کوبانی، چشمانمان را بستیم و لباس کوردی به تن رفتیم کوبانی. انگار بوی باروت و صدای گلوله و خمپاره می آمد و خواندیم. امروز نیما، رفیقی ندیده، از ناکجای جهان با ما سهیم شد و طرحی زد و باقی دوستان هم هرکس در حد توان و حس و حالش کاری کرد در نت و من می بینم و می دانم. انسان تجسد وظیفه است مگر نه؟ پس ما تلاش می کنیم تا فرزندان خلف کسانی باشیم که هنر را در مقام شیپور و پتک به ما شناساندند. تنها اینگونه است که حتی از لالایی خون می چکد. ش.ن.ل.ع

طراح: نیما
Design: Nima


کوبانی
کاری از شاهو, شاهین نجفی و مجید کاظمی

عمر بلندم و برات به جا می زارم
چقدر تلخى براى تو تحمل مى كنم
چكه اى از قلب من لاى لاى لاى
اى روشنايى چشم هاى من
همه ى بود و نبود مادر
دست به من نزنيد كه بدنم زخمى ست
براى خاك كوردستان و كوبانى شهيد شده
فرزندم سرزمين مان چشم به راه توست
اميد و آينده ى مادرت هستى

Kobani
I leave behind my long lifetime for you
So much bitterness I endure for you
A drop from my heart Laay Laay Laay
O the lighting of my eyes
All the mother’s beings and non-beings
Don’t touch my body as my body is injured
It’s martyred for Kurdistan and Kobani land
My child, our homeland is anticipating you
You are your mother’s hope and future

Shahin Najafi - Kobani | feat. Shaho & Majid Kazemi

YouTube


SoundClould